تقریبا 3 هفتهای میشه اومدم تو خونهی خودم. حالم خیلی خوبه و واقعا دوس دارم اینجا رو. ارتباط 10-11 سالهم با یه به اصطلاح دوستی رو تموم کردم و راستش خوشحالم بابتش. ولی انقدر کل ماجرا اعصاب خورد کنه که نمیخوام راجع بهش چیزی بنویسم. بابا اینا داستی رو تو دانشکده بهداشت ول کردن. اشلی هم که پیش آتوساس. الان فقط نِرو پیشمه. به شدت ترسو و خجالتیه ولی آروم آروم داره عادت میکنه بهم. حدودا 10 روز پیش 26 سالم شد به همین سادگی.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت